جدول جو
جدول جو

معنی یک دوش - جستجوی لغت در جدول جو

یک دوش
یک طرف، یک سمت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم دوش
تصویر هم دوش
هم قدم، همسر، برابر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیک روش
تصویر نیک روش
آنکه رفتار و کردار نیکو دارد، نیکوروش، خوش رفتار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبک دوش
تصویر سبک دوش
کسی که باری بر دوش نداشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیک پوش
تصویر شیک پوش
ویژگی کسی که همواره لباس مرتب و خوش دوخت می پوشد
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / یِ دُ وُ / دُوْ وُ)
نصف. نیم. نیمه. از دو یکی. یک جزء از دو جزء. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از یک گوشه
تصویر یک گوشه
چیزی که دارای یک کنج باشد
فرهنگ لغت هوشیار
نزاع ستیزه: این شاخ و شانه کشیدنها که از یک مشاجره و یکی بدوی ساده و معمولی خیلی پا فراتر نهاده بود... . یا یکی بدو کردن، مشاجره لفظی گفت وشنودی که از روی عصبانیت صورت گیرد. معمولا در مقامی که شخص انتظار شنیدن جواب از طرف گفتگو ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که هوای آن تغییرنکند، مقداراندک اندازه کوچک: فلان یک هواازشما بلندتراست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک جور
تصویر یک جور
یکدست مانندهم، یکسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک دوم
تصویر یک دوم
عدد کسری نصف نیم نیمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک سوم
تصویر یک سوم
عددکسر یک ثلث ثلث سه یک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک قول
تصویر یک قول
یک زبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک دهم
تصویر یک دهم
عدد کسری یک جز از ده جز عشر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم دوش
تصویر هم دوش
هم قدم، هم عنان، برابر، همسر، یار، رفیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک روش
تصویر نیک روش
دارای رفتار نیک خوش رفتار نیکو کردار
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه شیر دوشد. یا ماشین شیر دوش. ماشینی که شیر را از پستان گاو و گوسفند بدوشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیک پوش
تصویر شیک پوش
آنکه جامه برازنده و زیبا پوشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر دوش
تصویر پر دوش
پریشب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک هوا
تصویر یک هوا
((یِ یا یَ هَ))
جایی که هوای آن تغییر نکند، مقدار اندک، اندازه کوچک تر، فلانی یک هوا از شما بلندتر است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بر دوش
تصویر بر دوش
بر عهده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
Singleminded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
d'esprit unique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مشاجره ی لفظی، یک و دو کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
de mente única
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
de mente única
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
jednostronny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
целеустремлённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
одержимий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
eendimensionaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
einseitig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
concentrato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
एक-minded
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
এক-minded
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از یک دست
تصویر یک دست
tek amaçlı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی